بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین والصلاة والسلام على المبعوث رحمة للعالمین وعلى آله وصحبه ومن تبع هداه إلى یوم الدین...
جناب دکتر استاد یوسف قرضاوی رئیس اتحادیه؛ آقایان و خانمها؛ برادران و خواهران حاضر؛
سلام و درود خداوند بر شما باد. حضور شما را در این همایش گرامی میدارم و به همهی شما خیر مقدم میگویم.
پیش از همه لازم میدانم شادمانی و خرسندی خود را از حضور در کشور عزیز ترکیه، شهر استانبول که زبان از وصف زیبایی و رونق آن عاجز است ابراز کنم و بر فاتح این شهر سلطان محمد فاتح درود و سلام بفرستم. از شما سروران عزیز و شرکت کنندگان در این همایش تقدیر و تشکر میکنم که زحمت سفر را به جان خریدید و برای سهیم شدن در این همایش بسیاری از مشکلات را بر خود هموار کردید. امید است که خداوند متعال پاداش شما را بهشت و رضوان و رضایت خود قرار دهد:
«ولا ینفقون نفقة صغیرة ولا کبیرة ولا یقطعون وادیاً إلا کتب لهم لیجزیهم الله أحسن ما کانوا یعملون» [توبه: ۱۲۱].
و هیچ مال کوچک و بزرگى را انفاق نمىکنند و هیچ وادیى را نمىپیمایند مگر اینکه به حساب آنان نوشته مىشود، تا خدا آنان را به بهتر از آنچه مىکردند پاداش دهد.
و پیش از آن فرموده بود: «إن الله لا یضیع أجر المحسنین» [توبه: ۱۲۰].
و خدا پاداش نیکوکاران را ضایع نمىکند.
شکرتُ جمیل صنعکم بدمــعی ودمع العین مقیاس الشــعور
لأول مــرة قـــد ذاق جــــفـنـی على ما ذاقــه دمــــعَ السرور
با اشکهایم از محبتهای شما تشکر میکنم چرا که اشک معیار شعور و احساس انسان است.
با همهی سختیهایی که چشیدهام برای نخستین بار است که مژههایم اشک شوق را احساس میکنند.
سروران عزیز
خدمات شایان شما در قبال امت اسلام که با مجموعهای از چالشهای داخلی مواجه است از ما پنهان نیست؛ امروزه امت ما از تفرقه و پراکندگی و عقبماندگی، فقر و گرسنگی و تهدیدهای خارجی چون پروژههای صهیونیستی، صلیبی و طمعورزیهای اقتصادی و سیاسی غربی و شرقی و سیطره بر اراده و ثروت و منابع ما رنج میبرد.
همهی ما حالت ضعف و سستی امت اسلامی و بخش اعظم حکام مسلمان در قبال غزه را شاهد بودیم تا جایی که برخی از حکام دست در دست صهیونیستها گذاشتند و به حساب برادران مجاهد و دلاور حماس و جهاد و سایر گروههای فلسطینی با دشمنان امت تبانی کردند و دست به جنایت زدند و با این کار خود را در برابر خداوند متعال و در برابر تاریخ به کسی رحم نمیکند قرار دادند. این در حالی بود که برخی از کشورها چون ترکیه و قطر و برخی از کشورهای آمریکای لاتین حمایت قاطعشان را از ملت مظلوم فلسطین اعلام کردند. در بحبوحهی این مصیبت بزرگ بود که دریای رحمت الهی به جوش آمد و مجاهدان و مبارزان فلسطینی به ویژه دلاورمردان غزه توانستند با مقاومت و پایمردی خود حماسه آفرینند و طرح و نقشهی صهیونیستها را نقش بر آب کنند. در این شرایط بود که خلاقیت و شگفتی آنان چون کرامات اولیاء و مشابه آن جلوهگر شد گویی که سورهی احزاب در شأن آنان نازل میشود. اگر آیات ۸ تا ۲۷ احزاب را بخوانیم گویی در چنان فضایی قرار داریم؛ آنجا که از استواری مؤمنان با آن شمار اندک خود در برابر یهود و قبایل گوناگون عرب میگوید:
«ولما رأى المؤمنون الأحزاب قالوا هذا ما وعدنا الله ورسوله وصدق الله ورسوله وما زادهم إلا إیماناً وتسلیماً» [احزاب: ۲۲].
و چون مؤمنان دستههاى دشمن را دیدند، گفتند: «این همان است که خدا و فرستادهاش به ما وعده دادند و خدا و فرستادهاش راست گفتند»، و جز بر ایمان و فرمانبردارى آنان نیفزود.
و آنجا که از منافقان میگوید:
«وإذ قالت طائفة منهم یا أهل یثرب لا مقام لکم فارجعوا» [احزاب: ۱۳].
و چون گروهى از آنان گفتند: «اى مردم مدینه، دیگر شما را جاى درنگ نیست، برگردید.
و نتیجه این چنین شد:
«ورد الله الذین کفروا بغیظهم لم ینالوا خیرا» [احزاب: ۲۵].
وخداوند آنان را که کفر ورزیدهاند، بىآنکه به مالى رسیده باشند، به غیظ [و حسرت] برگرداند.
شاید تنها تفاوت این دو صحنه در آن باشد که احزاب سلاحهای پیشرفته و ویرانگر امروزی را در اختیار نداشتند در حالی که صهیونیستها از هر نوع سلاح پیشرفتهای برخوردارند.
ضعف امت و رهبران آن در تراژدی ملت سوریه که حقیقتا تراژدی قرن بیست و یکم محسوب میشود به خوبی مشخص شد؛ از سوی دیگر فاجعهی مردم عراق و طرد و انزوای اهل سنت هم خود قصهی پرغصهی دیگری دارد و ما امیدواریم در سایهی حکومت آقای عبادی شاهد دوران نوینی برای مردم عراق باشیم. مشکلات مردم مصر و اعدام و بازداشت مخالفان در این کشور، گرفتاریهای مردم میانمار و آفریقای مرکزی که با نسلکشی مواجه هستند و نیز مشکلات برادران مسلمان ما در کشمیر و سومالی و اریتره و بنگلادش و سایر نقاط جهان اسلام همه و همه مصیبتهایی است که قلب هر مسلمانی را جریحه-دار میکند و به هر جا که رو نهیم شاهد قتل عام و آوارگی مسلمانان هستیم انا لله و انا الیه راجعون...
اما بدون شک بزرگترین خطر، خطر داخلی و آفت تفرقه و پراکندگی است که بر پیکر امت اصابت کرده است. دشمنان اسلام توانستند خلافت عثمانی را که نماد وحدت و یکپارچگی امت بود با ترفندهای گوناگون و جدا کردن مسلمانان از همدیگر بر اساس قومیتها و ملیتها سرنگون کنند تا آنجا که بزرگترین عناصر این امت که عربها و ترکها بودند در سرآغاز قرن بیستم به جان هم افتادند و در آغاز قرن بیست و یکم هم عینا همان ماجرا تکرار میشود و تنها ابزارها و مکانیزمها تغییر یافته است. اکنون سنی و شیعه به جان هم افتادهاند و برندهی واقعی آن کسی جز دشمنان اسلام نیست. بدتر از همهی اینها هدف قرار دادن اسلام سنی با شعار اسلام از سوی افراطگرایان تکفیری و گمراهان و منحرفان است که در برخی از کشورهای عربی و اسلامی شاهد آن هستیم.
آنچه امروزه توسط همین افراطگرایان در سوریه و یمن و عراق و لیبی و تونس انجام میگیرد چهرهی اسلام را خدشهدار کرده و باعث شده است اسلام حقیقی مورد هدف قرار گیرد و از نقش فرهنگی خود دور بماند.
این روش جدید مبارزه با اسلام و مسلمانان است که حاوی سه پیام است:
نخست: پروژهی دینستیزی شکست خورده است و رمقی ندارد که به مصاف اسلام برود به همین خاطر باید به سراغ کسانی رفت که سنگ اسلام را به سینه میزنند.
دوم: این نشانهی قدرت اسلام و مقبولیت آن در نزد ملتهای مسلمان است.
سوم: این هم ترفند تازهای نیست زیرا اعراب جاهلی در دوران ابوبکر صدیق هم همین روش را به کار گرفتند؛ آنان این بار به نام لات یا عزا با اسلام نبرد نکردند بلکه به نام پیامبران دروغین به مصاف اسلام و مسلمانان رفتند. «أتواصوا به بل هم قوم طاغون» [ذاریات: ۵۳].
آیا همدیگر را به این [سخن] سفارش کرده بودند؟ [نه!] بلکه آنان مردمى سرکش بودند.
در مقابل این چالشها نقش هر دو گروه از صاحبان امر علما و امرا برجسته میشود که اگر آنها اصلاح شوند امت اصلاح خواهد شد و اگر فاسد شوند امت هم فاسد خواهد شد.
ما در اینجا از نقش علمایی سخن میگوییم که رسول خدا (ص) در حدیثی از آنان این گونه یاد کرده است: «العلماء ورثة الأنبیاء» علما وارثان پیامبران هستند. این وراثت تنها وراثت علم و دانش نیست بلکه هر فعل و ترک پیامبر اکرم (ص) جز وحی را شامل میشود. علما باید در امر دعوت و تبلیغ، در بیان حکم شرعی، در اصلاح و تغییر، در محافظت از رسالت الهی و پاکی وحی و شیوهی اعتدال و میانهروی، در جلوگیری از افراط و تفریط و غلو و انحراف، در آسانگیری بر مردم و... باید به پیامبر خدا تأسی کنند. زیرا آنان به مثابه پیامبران هستند و پیامبر اسلام در حدیثی فرموده است: «علماء أمتی کأنبیاء بنی إسرائیل» علمای امت من چون پیامبران بنی اسرائیل هستند. آنان در حقیقت قلب تپندهای هستند که خون را به تمام بدن میرسانند از سر که مصداق امرا و سیاستمداران و اندیشمندان است تا سایر اعضای بدن که افراد امت محسوب می-شوند و علمای مصلح و ربانی در طول تاریخ این گونه بودهاند.
برادران و خواهران گرامی
این چیزی است که اتحادیهی جهانی علمای مسلمان از آغاز تأسیس خود در سال ۲۰۰۴ توسط جمعی از علمای بزرگوار و به ریاست و پیشنهاد علامه یوسف قرضاوی در پی آن بوده است.
در طی ده سال گذشته اتحادیه کارهای بزرگی در زمینههای گوناگون انجام داده است؛ در سالهای اولیه دکتر محمد سلیم العوا دبیرکل پیشین تلاشهای زیادی را در مراحل تأسیس انجام داد؛ سپس دبیرکلی با اشراف دکتر قرضاوی و هیأت امنا و کمیتههای آن فعالیتهای فراوانی داشته است که در گزارشی به سمع شما خواهد رسید. در مقدمهی فعالیتهای آن مؤسسهی اتحادیه و توجه به دعوت قرار دارد به طوری که تاکنون دهها هزار نفر به دست دعوتگران این اتحادیه مسلمان شدهاند و از جملهی آن دو تن از سران قبایل ماسای و غیره هستند. از دیگر خدمات اتحادیه توجه به صلح و اصلاحات است که در قرقیزستان و داغستان و دیگر کشورها موفق بوده است. نهادینه کردن شیوهی اعتدال با برگزاری کنفرانسهایی در روسیه و دیگر کشورها، توجه به آموزش همانند دانشگاه اتحادیه؛ گسترش دورهها، گشودن شاخههای اتحادیه در برخی از کشورهای اسلامی، فراهم کردن شرایط زندگی مسالمتآمیز و صلح اجتماعی بین مسلمانان و دیگران به ویژه دعوت اقلیتهای مسلمان به تأسیس مؤسسات و همگرایی مثبت و اعطای حقوق شهروندی از دیگر خدمات اتحادیه بوده است. به طور کلی اتحادیه به صدور بیانیه بسنده نکرده است بلکه سازمان فعالی است که تمام تلاش خود را در راستای منافع امت بلکه منافع همهی انسانها به کار میگیرد زیرا همهی ما شریکان این زمین هستیم:
«والأرض وضعها للأنام» [الرحمن: ۱۰]. و زمین را براى مردم نهاد.
در اینجا دوست دارم بر مسألهی مهمی تأکید کنم و آن اینکه اتحادیهی جهانی علمای مسلمان با هیچ یک از مسلمانان از حکام یا مردم دشمنی ندارد بلکه خیرخواه همگان است و برای همه دعای خیر میکند و اگر دعای مستجابی داشته باشد آن را به سیاستمدارن و اندیشمندان اختصاص میدهد. اتحادیه با دشمنان دین دشمنی دارد و بر ضد طرحها و نقشههای آنان که به زیان مت است و باعث تفرقه و پراکندگی آنان میشود ضدیت دارد. با ظلم و طغیان مخالف است و در مقابل استبداد و استکبار و تجاوز میایستد با این حال با بینش و حکمت و موعظهی حسنه دعوت میکند و هنگامی که با غیر مسلمانان به نیکی گفتگو میکند با مسلمانان چگونه خواهد بود؟
خداوند از علما پیمان گرفته است تا حق را بیان کنند هر چند بهایش گزاف باشد و در برابر هیچ حاکمی سر تسلیم فرود نیاورند. در برابر هواپرستان بایستند و با مردان ربانی حرکت کند: «ولکن کونوا ربانیین» [آل عمران: ۷۹].
بر علما واجب است به حق شهادت دهند و با خدا و فرشتگان اهل عدل و قسط باشند:
«شهد الله أنه لا إله إلا هو والملائکة وأولو العلم قائماً بالقسط» [آل عمران: ۱۸].
خدا که همواره به عدل، قیام دارد، گواهى مىدهد که جز او هیچ معبودى نیست؛ و فرشتگانِ [او] و دانشوران [نیز گواهى مىدهند].
حق را بیان کنند و پیامهای خدا را بیترس و واهمه به همگان برسانند:
«الذین یبلغون رسالات الله ویخشونه وى یخشون أحداً إلا الله» [احزاب: ۳۹].
همان کسانى که پیامهاى خدا را ابلاغ مىکنند و از او مىترسند و از هیچ کس جز خدا بیم ندارند.
از مهمترین واجبات آنان اصلاح بین مردم و ایجاد همکاری در بین آنها و تلاش برای تحقق وحدت امت اسلامی است. وحدت فریضهای شرعی و ضرورتی واقعی و عقلی است همان گونه که دوری از اختلاف و چند دستگی بر همه واجب است. خداوند متعال تفرقه را کفر نامیده است اگر چه پایینتر از آن است:
«یا أیها الذین آمنوا إن تطیعوا فریقاً من الذین أوتوا الکتاب یردوکم بعد إیمانکم کافرین» [آل عمران: ۱۰۰].
اى کسانى که ایمان آوردهاید، اگر از فرقهاى از اهل کتاب فرمان برید، شما را پس از ایمانتان به حال کفر برمىگردانند.
رسول اکرم (ص) در حجه الوداع فرمود:
«لا ترجعوا بعدی کفاراً یضرب بعضکم رقاب بعض»
پس از من به کفر باز نگردید که گردن همدیگر را بزنید.
به همین خاطر از همه میخواهیم این قاعدهی طلایی را سرلوحهی کاری خود قرار دهیم: «در مسایل مورد توافق با هم همکاری کنیم و در موارد اختلاف عذر همدیگر را بپذیریم و با هم مدارا کنیم».
در پایان لازم میدانم عرض کنم در چهارمین مجمع عمومی اتحادیه که در آن حضور داریم به بحث و بررسی فعالیتهای اتحادیه در سالهای گذشته خواهیم پرداخت و رئیس اتحادیه و نمایندگان آن و نیز هیأت امنا و دبیرکل انتخاب خواهند شد. در حاشیهی همایش مجمع، اجلاس بزرگی در خصوص «نقش علما در پیشرفت و ترقی امت و تأثیر آنان در آزادی قدس و فلسطین» برگزار خواهد شد و برای همهی اینها کارگروههایی تشکیل شده است که از شش ماه پیش برای ساماندهی آنها تلاش شده است؛ محورها و پرسشهای آن به طور کامل مشخص شده است تا روند کارها بر حاضران آسان باشد. این محورها عبارتند از:
محور نخست: نقش علما در ایجاد تفکر معتدل و مترقی.
محور دوم: نقش علما در پاسداری از هویت اسلامی.
محور سوم: نقش علما در رسانهها و شبکههای اجتماعی.
محور چهارم: نقش علما در میانجیگری و صلح و حل اختلافات و حمایت از وحدت و همکاری بین مسلمانان.
محور پنجم: نقش علما در کنترل فتوا و توجیه گفتمان اسلامی.
محور ششم: آموزش شرعی در جهان اسلام، واقعیت و اصطلاحات آن.
لازم به یادآوری است که روز جمعه به محورهای قدس و فلسطین با تمام جزئیات آن اختصاص دارد.
به یاری خدای متعال اتحادیه در سالهای آینده برای تحقق این محورها حرکت خواهد کرد و با فتنههای داخلی که گریبانگیر امت شده است و با تروریسم و افراطگرایی مبارزه خواهد کرد. همچنین مفاهیم فرهنگی و تجددخواهانه و تشویق به دانش و ترقی را به طور جدی مورد توجه قرار خواهد داد تا امت اسلامی راه توسعه و ترقی را بپیماید و بهترین امتی باشد که در تمام زمینهها به سود انسانها میاندیشد.
در پایان بار دیگر از حاضران در این همایش، از سروران علما که از تمام نقاط جهان در این همایش شرکت کردهاند، از رسانهها و سربازان گمنامی که پشت دوربینها قرار دارند، از نیروهای پلیس و کمیتهی هماهنگی و تمام کسانی که برای موفقیت این همایش دستی در کار داشتهاند تقدیر و تشکر میکنم. و از همهی شما که به سخنان بنده گوش فرا دادید ممنونم و السلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
نظرات
بدوننام
05 شهریور 1393 - 12:08خداوند شیخ وامثال ایشان را محفوظ وموید نماید